یتیم منم وقتی که تو خطبه ی عقدم را جاری نمیکنی،
یتیم منم که نمیتوانم از پشت چادر سفید و پرده ی اشک نگاهت کنم و سر تکان بدهی و دلم را قرص کنی،
یتیم منم که از تو دورم و ندارمت.
تو اما بیا، هر چند چشم هایم نمیبیندت اما مگر میشود باشی و قلبم حضورت را احساس نکند؟
بگذار آن روز را یتیم نباشم
درباره این سایت